نیمه وجودم آریسانیمه وجودم آریسا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

دختر زیبای ما آریسا

احوالات دخترکم

سلام عشق مامان نفسم امروز ششمین مروارید دخترکم هم نیش زد مبارک باشه خیلی بلا شده دخترکم از وقتی بیداره تا زمان خوابش درحال جستجو و کنجکاوی تو خونه هست.چندتا عکس:             ...
20 آذر 1391

هشت ماهگی دخترم

سلام عشقم 8 ماهگی رو هم بستی عزیز مامان ایشالله همیشه تندرست باشی برات تولد نگرفتم بخاطر دهه محرم ایشالله بعد از دهه میگیرم  و عکسش رو میزارم.تو رو نذر حضرت علی اصغر کرده بودم بردمت مجلس و گذاشتمت تو مختک اقا عکسش رو برات میذارم.       ...
3 آذر 1391

احوالات دخترکم آریسا

سلام عسل مامان وروجکم حسابی شیطون شده دیگه کامل وبدون کمک میشینه چند روزیه با کمک میایسته به هرچی میرسه اون رو میگیره رو  دوتا زانو می ایسته بعد با کمی تلاشش می ایسته گاهی ااوقات هم فراموش میکنه ایستاده میخوره زمین عاشقتم نفس دو تا دندون پایینش کامل بیرون بالایی ها هم نیش زدن وروجکم فقط واسه غذا کمی اذیت میکنه بیشتر تمایل به خوردن شیر داره تا غذا.عاشق میز تلویزیون و موبایله اسباب بازی هاش رو اصلا دوست نداره فقط چند دقیقه باهاشون بازی میکنه بعد پرتشون میکنه میره سراغ خراب کاری کلی تا حالا مجسمه شکونده اخرینش رو هم اموز شکوند.بابا میگه دده میگه و گاهی اوقات نه نه.دیگه.............اگه یادم اومد میام اضافه میکنم   خیلی دوستت دارم ت...
26 آبان 1391

7ماهگی دخترم با تاخییر

سلام نفسم هفت ماهگیت رو هم بستی عزیزم مبارک باشه مامان کمی حالش خوب نبود واسه همین  با تاخییر برات جشن گرفتم ایشالله تنت همیشه سالم باشه عکسها روبعد برات میزارم .دخملم همزمان با 7 ماهگی 4 دست وپا رفتی عزیزم.خیلی دوستت دارم دخترک پاکم.           ...
14 آبان 1391

اولین مروارید دخترکم آریسا

سلام عشقم عزیز دل مامان امروز اولین مرواریدت بعد از این همه مدت بیقراری جوونه زد مبارک باشه نفسم خیلی خوشحال شدم ایشالله بعدی ها راحت تر از لثه کوچمولوت بیان بیرون.(ساعت 9.15 دقیقه صبح جمعه 7 مهر ماه در 6 ماه و 4 روزگی دخترکم.)   ...
7 مهر 1391

آریسا در ماهی که گذشت

سلام عزیزم ببخشید دیر به دیر میام و وبتو اپ میکنم اخه حسابی با نفسم مشغولم. اول اینکه (28شهریور روز دختر بود تو ناموس خدایی و نزد من امانت روزت مبارک عزیزکم)  گل دخترم آریسای ناناز تو این یک ماهی که گذشت: نفسم کامل و به هردو جهت میغلته@@سینه خیز میره البته چندروزیه و اون هم بیشتر رو به عقب و کمابیش به سمت جلو میاد قربونش بشم@@پاهای خوشملشو با دستای کوچولوش میگیره و میکنه تو دهانش که من اون لحظه   میخوام قورتش بدم@@خواب دخترم خیلی خوب شده و اصلا منو اذیت نمیکنه فداش بشم@@کمی میشینه الببته با کمک@@غذا خورهم شده:لعاب/فرنی /سوپ/میوه/بیسکویت مادر/و کمکان شیر.خیلی کارای دیگه که الان حضور ذهن ...
3 مهر 1391